Your cart is currently empty!
Tag: زندگینامه
-

کتاب بازگشت به آینده
نقد و بررسی اجمالی
در کتاب بازگشت به آینده : زندگینامه ایلان ماسک نوشته اشلی ونس میخوانیم
که چه طور ایلان ماسک از چهار بار ورشکستگی و یک خطر مرگ نجات پیدا کرد
و چطور همزمان مدیر عامل دو شرکت پیشرو در تکنولوژی است.
ایلان ماسک (Elon Musk) را میتوان یکی از باهوشترین، شگفتانگیزترین و حتی یک ابر قهرمان در دنیای امروز دانست.
بعضی او را دیوانه و برخی نابغه میخوانند، اما تقریبا همه باور دارند که در عصر تکنولوژی انقلاب ایجاد کرده است.
ایلان ماسک همان فردی است که کارهای غیر ممکن را با غیر باورترین بودجه، امکانپذیر میکند
و کتاب بازگشت به آینده : زندگینامه ایلان ماسک از او و زندگیاش صحبت میکند.
در کتاب بازگشت به آینده : زندگینامه ایلان ماسک، یاد میگیریم که به خودمان و رویاهایمان باور داشته باشیم
و همیشه راهی برای ساختن آنها پیدا کنیم. ایلان ماسک فردی است که نه تنها رویای خودش، که رویای یک جهان را تبدیل به واقعیت میکند.
اشلی ونس (Ashlee Vance) نویسنده کتاب در ابتدا نام این کتاب را سلام دنیا گذاشت
و مجموعه مقالاتی از آن را در روزنامههای معتبر و با همین نام منتشر کرد. زندگینامه ایلان ماسک پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز در بخش بینالملل است.
اشلی ونس، یکی از نویسندگان بزرگ و حرفهای و یکی از نویسندگان اصلی مجلات بزرگی چون نیویورک تایمز
و بلومبرگ طی سالهای 2003 تا 2013 است.
او علاقه زیادی به حوزه تکنولوژی دارد و برای شرکتهای بزرگی از جمله IBM ،DELL و HP کار کرده است.
اشلی علاوه بر فعالیت در نویسندگی، یک برنامهنویس ماهر و فعال در حوزه رباتیک است
و در سال 2003 یک کتاب به نام گیک دره سیلیکون نوشت که بسیار معروف و پرفروش شد.
در سال 2015 هم کتابی به نام سلام دنیا که درباره زندگینامه ایلان ماسک بود نوشت.
این کتاب به واسطه صحبتهای مستقیم ماسک و داستان تمام کسبوکارهای او به شدت معروف شد
و بسیاری نشریههای معتبر دنیا در مورد آن مطالب مختلفی منتشر کردند.
-

کتاب دختری با هفت اسم
نقد و بررسی اجمالی
کتاب دختری با هفت اسم : فرار از کره شمالی نوشتۀ هیئون سئو لی ، نگاهی فوقالعاده به زندگی
در یکی از بیرحمترین و مخفی کارترین دیکتاتوریهای جهان و ماجرای مبارزه هراسآور یک زن
برای فرار از دستگیری و رساندن خانوادهاش به آزادی است.
دختری با هفت اسم (The girl with seven names) در سال 2015 منتشر شد
و خیلی زود جزو کتابهای پرفروش نیویورکتایمز قرار گرفت.
همچنین در همان سال نامزد جایزه بهترین اتوبیوگرافی به انتخاب گودریدز شد.
هیئون سئو لی (Hyeonseo Lee) که کودکیاش در کره شمالی سپری میشد
یکی از میلیونها نفری بود که در دام رژیم مخفی کار و ستمگر کمونیست روزگار میگذراندند.
خانه کودکیاش در مرز چین او را در شرایطی فراتر از حدود کشور محصورش قرار میداد و وقتی قحطی دهه 1990 آمد
او شروع به تفکر، پرسشگری و درک این نکته کرد که در سراسر عمرش شستشوی مغزی شده است.
با توجه به میزان فقر و بیچارگی اطرافیانش متوجه شد که کشورش نمیتواند چنان که میگفتند «بهترین کشور روی زمین» باشد.
هنگامی که به سن هفده سالگی رسید تصمیم گرفت از کره شمالی بگریزد.
در مخیلهاش هم نمیگنجید که برای اینکه باز هم کنار خانوادهاش باشد باید دوازده سال صبوری کند.
در بخشی از کتاب دختری با هفت اسم میخوانیم :
با صدای گریۀ مادرم از خواب بیدار شدم . مینهو، برادر کوچکم ، هنوز روی زمین کنار من خواب بود .
ناگهان پدرم سراسیمه وارد اتاق شد و فریاد زد «بیدار شین!»
دستهای ما را کشید ، هُلمان داد و از اتاق بیرون کرد . مادرم پشت سرش بود و مثل بید میلرزید.
آسمان صاف بود. غروب شده بود و هوا رو به تاریکی میرفت.
مینهو هنوز گیج خواب بود. به خیابان رفتیم و سرمان را سمت خانه چرخاندیم.
تنها چیزی که به چشم میخورد دود سیاه روغنی بود که از پنجرۀ آشپزخانه بیرون میزد
و شعلههای سیاه آتش که روی دیوارهای بیرون خانه زبانه میکشید.
در کمال تعجب دیدم پدرم با عجله سمت خانه برگشت. صدای غرش عجیبی مثل هجوم طوفان از داخل خانه به گوش رسید.
صدایی مثل بوم . کاشیهای یک قسمت از سقف فرو ریخت،
و گلولهای از آتش مثل یک گل نارنجی رنگ شن به آسمان پرتاب شد و خیابان را روشن کرد.
یک قسمت از خانه غرق در آتش شد و دود غلیظ و سیاهی از بقیۀ پنجرهها بیرون زد.
پدرم کجا بود؟ در یک چشم به هم زدن تمام همسایهها دورمان جمع شدند.
یک نفر با سطل روی آتش آب میریخت-انگار با این کارش آتشسوزی مهار میشد.
صدای غژغژ کردن و از هم گسیختن چوبها بلند شد و بعد هم کل سقف آتش گرفت.
گریه نمیکردم. حتی نفس هم نمیکشیدم. چرا پدرم از خانه بیرون نمیآمد؟
شاید فقط چند ثانیه گذشت اما مثل چند ساعت طول کشید. ناگهان از خانه بیرون آمد و سمت ما دوید.
بدجور سرفه میکرد. تمام هیکلش از دود، سیاه شده بود و صورتش از روغن برق میزد. در هر دستش دو قاب مستطیلی بود.