نقد و بررسی اجمالی
داستان سرگذشت ندیمه در شهر کمبریج ایالت ماساچوست شکل میگیرد.
به دنبال ترور رییس جمهور انقلابی شکل میگیرد که تغییرات عظیمی را در این ایالت ایجاد میکند.
انقلاب توسط مسیحیان انجام میشود و سردمداران جنبش، دولتی به نام «گیلاد» ایجاد میکنند.
در این حکومت تازه تاسیس قانون اساسی منحل میشود و فردیت افراد -بهخصوص زنان- هیچ اهمیتی ندارد.
مردم در خدمت دولت مورد ظلم و ستم و تبعیضهای جنسیتی قرار میگیرند
و دین مسیحیت به عنوان دین قانونی کشور اعلام میشود.
ازدواج مجدد، طلاق و بسیاری از تصمیمات فردی که حقوق شهروندی افراد است
نیز از سوی دولت، بیقانونی بهحساب میآید. این دولت نمادی از حکومت تئوکراتیک جلید است.
در این گروه از دولتها، قوانین براساس نظر مدعیان خدا بر روی زمین نوشته میشود
و مذهب غالب که در کتاب سرگذشت ندیمه مارگارت اتوود دین مسیحیت است،
تعیینکنندهی چهارچوبهای سازمانی و حقوق افراد است.
در توضیحات پشت جلد کتاب آمده است :
«اُفرد، ندیمهای است در حکومت تئوکراتیک جلید. او اجازه دارد
روزی یک بار برای خرید در بازار از خانهی فرمانده و همسرش خارج شود،
بازاری که در آن تصاویر جای کلمات را گرفتهاند؛ زیرا زنان دیگر حق خواندن ندارند.
ندیمه ماهی یک بار به بستر میرود و دعا میکند که از فرمانده آبستن شود،
چون در عصری که زاد و ولد کاهش پیدا کرده، ارزش افراد و سایر ندیمهها تنها به بارآوری رحم آنهاست.
افرد سالهای پیش را به خاطر دارد، ایامی که با همسرش، لوک، زندگی میکرد
و با او نرد عشق میباخت؛ ایامی که با دخترش بازی و از او مراقبت میکرد؛
ایامی که شغلی داشت و درآمدی، و از حق آموختن بهرهمند بود.
ولی حالا همهی اینها بر باد رفته است…»
در قسمتی از کتاب میخوانیم :
«در اتاقی میخوابیدیم که زمانی سالن ورزش بود.
روی کف چوبی لاک و الکل خوردهی سالن خطوط و دایرههایی دیده میشد
که در گذشته برای مسابقات کشیده بودند. حلقههای تور بسکتبال هنوز بود،
اما از خود تورها خبری نبود. دور تا دور سالن برای تماشاچیها بالکن ساخته بودند.
احساس میکردم بوی تند عرق، آمیخته به بوی شیرین آدامس و عطر دختران تماشاچیِ آن زمان در مشامم مانده است.
در همین سالن مجالس رقص برپا میکردهاند.
ضجهای حزنانگیز، حلقههای گل کاغذی، آدمکهای مقوایی و توپ چرخانی از آینه که گَرد نور بر سر حضار در حالِ رقص میپاشید.»